احمد مهرانفرمتولد 10 خرداد 1354 در کاشان، بازیگر است
فارغ التحصیل لیسانس بازیگری و فوق لیسانس کارگردانی از دانشکده هنرهای زیبا تهران میباشد، می گوید روزگاری شر و شور بوده ولی حالا در سکوت به سر می برد
شروع از تئاتر
کارش را از تئاتر سال 1387 آغاز کرده و به قول خودش در تئاتر جان کنده تا توانسته به مرور ایفاگر نقش های کوتاه و بعد صاحب نقش های اصلی در سینما و تلویزیون باشد
هیچ چیز بجز بازیگری
کودکی و بازیگوشی را که در بازیگری هست به صورت ناخودآگاه دوست دارم
حالا دیگر به جایی رسیده ام که فکر می کنم به جز بازیگری کار دیگری نمی توانم بکنم و اصلا دوست ندارم کار دیگری انجام بدهم واقعا کار دیگری از دست من برنمی آید و توانایی اش را ندارم
اولین فیلم و سریال
اولین بار در فیلم نان، عشق و موتور ۱۰۰۰ در سینمای ظاهر شد
پس از آن در فیلم های اقلیما، حقیقت گمشده، درباره الی و … بازی کرد، تجربه اولین حضورش در تلویزیون هم در سال 1382 به سریال بانکی ها بر میگردد
محبوبیت با ارسطو پایتخت
بازی در نقش ارسطو در مجموعه پایتخت شروع از سال 1381 شهرت زیادی برایش به ارمغان آورد، سپس حضور موفقی در سریال شاهگوش و علل بدل داشت
او نقش متفاوتی را در فیلم ماجرای نیمروز در سال 95 ایفا نمود
نویسندگی
بیوگرافی احمد مهرانفر و همسرش
من به نوشتن خیلی علاقه دارم و هر وقت فرصتی داشته باشم می نویسم وقتی می دانم تا دو سه ماه سرکاری نمی روم مطالعه را شروع می کنم و در کنارش می نویسم
شرو شور به سوی آرامی
من خیلی آدم شرو شوری بودم، نه اینکه بخواهم کسی را اذیت کنم اما خیلی اهل بگو و بخند بودم و آدم ها را سرگرم می کردم اما بعد از آن کم کم شروع به فرو رفتن در خودم کردم
شاید هم این موضوع خوب نباشد اما کاملا ناخودآگاه این اتفاق افتاد
باید به روانپزشک بروم !
خیلی اهل هیجان نیستم، به رغم اینکه حرف های زیادی در دلم دارم هیچ وقت پیش روانپزشک نرفته ام، نمی دانم شاید باید بروم و خودم هم می دانم باید بروم
بیوگرافی احمد مهرانفر و همسرش
شخصت عبوسی دارم
در زندگی واقعی آدمی جدی هستم؛ تا جایی که بعضی از اطرافیان شاکی هم می شوند و می گویند چرا این قدر از شخصیت هایی که بازی کردی فاصله و تفاوت داری
حتی لحن و رفتارم کاملا متفاوت از بازیهای طنزم است اصولا آدمی ساکت و کم حرف هستم یکجورهایی شخصیت عبوسی دارم
ازدواج
با وجود انشاره چندین عکس از او و عکسی منتسب به همسرش وی هنوز ازدواج نکرده و مجرد است
آشنایی به لهجه مازندرانی
او در مورد لهجه خود در پایتخت می گوید : من یک مدت از سربازی ام را در مازندران بودم به همین خاطر آشنایی مختصری با لهجه شمالی و مازندرانی داشتم
هومن حاجی عبداللهی (متولد ۲۳ تیر ۱۳۵۴) گوینده و مجری تلویزیون اهل ایران است. او فرزندی به نام جانان دارد. تحصیلات تحصیلات وی دیپلم ریاضی و فیزیک، دیپلم گرافیک رایانهای، انصرافی رشته تئاتر تهران مرکز (سال ۱۳۷۲) بودهاست.
هومن حاجی عبداللهی در سال ۷۱، تئاتر نصر لاله زار را اجرا کرد و سپس در تالار مولوی و تئاتر شهر، تئاتر تک پرسوناژ را به نمایش گذاشت. در سال ۱۳۷۹ در سالن شماره دو تئاتر شهر، خسیس مولیر را اجرا کرد.
هومن حاجی عبداللهی فعالیت خود،در تلویزیون را از سال ۱۳۷۱ با سریال سیاهی لشکر آغاز کرد.
قسمتی از گفتگو با هومن حاجی عبداللهی
حکایت آشنایی هومن حاجی عبداللهی و همسرش
هومن حاجی عبداللهی: من و همسرم در یک برنامه رادیویی با هم آشنا شدیم. آن برنامه فضای خوبی فراهم کرد تا ما با یکدیگر آشنا شویم و پی به خصوصیات هم ببریم؛ به همین خاطر خیلی زود تصمیم گرفتیم با هم ازدواج کنیم. در سال 81 ما پای سفره عقد نشستیم و سال 82 هم زندگیمان را زیر یک سقف شروع کردیم. بعضیها میگویند ازدواج کردن با یک همکار ممکن است سخت باشد اما به نظر من چیزی که بیشتر از همکار بودن یا نبودن در روابط یک زوج تاثیر دارد، میزان تفاهم افراد است و اینکه شناخت خوبی نسبت به هم داشته باشند.
جشن عروسی 15 نفره ما
هومن حاجی عبداللهی:شاید برایتان جالب باشد که در جشن عروسیمان تنها 15 نفر که شامل پدر، مادر، خواهر، برادر، پدربزرگ و مادربزرگهایمان بودند حضور داشتند. جشن عروسیمان بسیار صمیمی بود، حسابی به همه ما خوش گذشت و برایمان خاطره فراموشنشدنی شد. برخی افراد پیش از عروسی به ما گفتند شب عروسیتان یک شب است و بهتر است آن را مفصل برگزار کنید اما ما میخواستیم عروسیمان فارغ از قیل و قال، بدون حاشیه و در کمال صمیمیت برگزار شود.
بعد از عروسی رفتیم سینما
هومن حاجی عبداللهی : بعد از عروسی من و همسرم تصمیم گرفتیم با یکدیگر به سینما برویم و فیلم تماشا کنیم. آن شب برای هر دوی ما خاطرهانگیز شد و بعد از گذشت سالها نهتنها از این شیوه برگزاری عروسی پشیمان نیستیم بلکه حسابی از آن لذت میبریم.
از زندگی لذت بردیم
هومن حاجی عبداللهی :جانان 10 سال بعد از ازدواج من و همسرم به دنیا آمد؛ در طول این سالها من و همسرم از زندگی دونفره حسابی لذت بردیم و به هر جا دوست داشتیم سفر کردیم؛ حالا هم با تولد پسرم زندگی سهنفره ما شیرین تر شده است.
پسرم، همسرم را خانهنشین کرد
هومن حاجی عبداللهی :بیتردید تولد پسرم جانان زندگی من و همسرم را دستخوش تغییرات زیادی کرده و سبک زندگی ما را تغییر داده است، این روزها همه حواس من و مادرش به اوست و تمام تلاشمان را میکنیم به سلامت از این دوران عبور کند؛ هرچند تولد جانان و مراقبتهای ویژه از او باعث شد که همسرم خانم سلیمه قطبی که از گویندگان و بازیگران توانای رادیو است، خانهنشین شود و نتواند مانند گذشته به فعالیتش بپردازد. به هر حال امیدوارم با بزرگ شدن جانان، همسرم هم بتواند دوباره فعالیتهایش را از سر بگیرد و مانند گذشته به کارش بپردازد؛ چون میدانم دوری از شغلهای هنری که به نوعی با عشق همراه است، سختیهای زیادی دارد.
از پر قنداق باید صداقت را یاد داد
هومن حاجی عبداللهی: بهنظرم از پر قنداق باید صداقت و روراستی را به بچهها آموزش داد چراکه تربیت خانوادگی بهمراتب اهمیتش بیشتر از میزان اثرگذاری جامعه است و اگر تا هفت سالگی آنها را درست تربیت کنیم بیتردید صداقت در جامعه بیشتر می شود.
جانان، کلاه قرمزی را به پنگول ترجیح میدهد
هومن حاجی عبداللهی: بعد از تولد پسرم جانان متوجه شدم تلاش هفت سالهام در مورد پنگول بیهوده بوده، چراکه پسرم علاقه زیادی به کلاه قرمزی دارد و توجه چندانی به پنگول نشان نمیدهد؛ من هم مجبور شدم سیدی کلاه قرمزی برای او بخرم.
پایتخت ۲
پایتخت ۳
پایتخت ۴
مستند «امام هدایت»
آقا و خانم سنگی
بیمار استاندارد
مجری
مسابقه تلویزیونی «در صد ثانیه»
مسابقه تلویزیونی «جام طلایی»
مسابقه تلویزیونی «مار و پله»
مسابقه تلویزیونی «پشت خط»
مسابقه گوی طلایی
برنامه تلویزیونی «مثلث»
برنامه تلویزیونی «راه شب» یا «ساعت۲۵»
برنامه «جمعه تعطیل نیست»
ویژه برنامه «ب مثل بهار»
جنگ «بهار باش»
محمد معتمدی متولد 2 مهر 1357 در قمصر کاشان، خواننده است
فارغ التحصیل لیسانس رشته کارگردانی از دانشکده صدا و سیما است، معتمدی در مکتب آواز اصفهان فعالیت دارد و موسس گروه ادیب است و از افتخارات وی می توان به جایزه فرانس موزیک اشاره کرد
خانواده و دوران کودکی
من در خانواده متوسط و سنتی در شهر کاشان به دنیا آمدم که خیلی گرایش به موسیقی نداشت. فرزند سوم خانواده و هیچ یک از افراد خانواده ام به سمت هنر و موسیقی نرفتند
در زمان تحصیل دانش آموز خیلی شیطان و بازیگوش بودم و همیشه در گروه های سرود حضور داشتم و سرود هایی که خوانده ام در آرشیو صدا و سیما موجود است
شروع به فراگیری موسیقی
فراگیری آواز و همچنین ساز نی را به صورت خودآموز از همان سنین نوجوانی آغاز نمود. از سال 1376 شروع به فراگیری شیوه آواز سید حسین طاهر زاده نزد هنرمند ارجمند حمیدرضا نوربخش نمود
مکتب آواز اصفهان
بیوگرافی محمد معتمدی
او همچنین به سبب علاقه ای که به مکتب آواز اصفهان داشت به طور موازی به تمرین و الگوبرداری از آواز اساتیدی چون تاج اصفهانی و ادیب خوانساری پرداخت و در این مسیر از راهنمایی اساتید بزرگواری چون زنده یاد دکتر حسین عمومی و جناب علیاصغر شاه زیدی بی بهره نبوده است
همکاری با بزرگران
در کارنامه او، همکاری با گروه های خورشید به سرپرستی مجید درخشانی، همنوازان شیدا به سرپرستی مرحوم محمدرضا لطفی، هم آوایان به سرپرستی حسین علیزاده و گروه ادیب که خود آن را پایهگذاری کرده است، در مقام خواننده به چشم می خورد
او همچنین با ارکستر ملی به رهبری فرهاد فخرالدینی به روی صحنه رفته است. ایفای نقش در اپراهای عروسکی مولوی، حافظ، عاشورا و سعدی از جمله مهم ترین آثار محمد معتمدی است
آموزشگاه
محمد معتمدی در ادامه فعالیت های موسیقایی خود یک آموزشگاه موسیقی نیز افتتاح کرده است. این آموزشگاه که با عنوان خود خوانندهیعنی آموزشگاه موسیقی محمد معتمدی نامگذاری شده، در بخش سازهای ایرانی و سازهای کلاسیک، تمامی رشته های این دو بخش هنرجو می پذیرد
دفاع از آواز زنان ایرانی
کار کردن در حوزه آواز اصیل ایرانی بسیار دشوار است و طبیعتا زنان هر چقدر هم که مستعد باشند با این حجم از محدودیت انگیزه روی فرم نگه داشتن خود را از دست میدهند
فراموش نکنیم که آواز زنان بخشی از آواز ایرانی است و اتفاقا بخش خوش رنگ آواز ایرانی هم هست
خوانندگان مورد علاقه
هم نسل خودم. احسان خواجه امیری و هم به خاطر خودش، پدرش و همشهری بودنش. در میان هنرمندان قدیمی استاد محمد نوری و مازیار را بسیار دوست دارم و به نوعی در کار خود استاد هستند برای رسیدن به جایگاه خود بسیار تلاش کردند
علت خواندن رشته کارگردانی
من در دبیرستان ریاضی خواندم؛ اما کنکور هنر دادم
دفترچه کنکور هنر را باز کردم و چند رشته را انتخاب کردم. دوست داشتم رشته تخصصیام آواز باشد؛ اما چون ما در دانشگاههایمان رشتهای با این عنوان نداریم، ترجیح دادم رشته دیگری کار کنم و آواز را با استادانی که خودم دوست دارم، کار کنم و این شد که به تهران آمدم
شاعری
بیوگرافی محمد معتمدی
قبلاً در عنفوان جوانی شعر می گفتم (با خنده) اما الآن گه گداری اگر ملودی داشته باشم، برای آن شعر می گویم. برای شاعر بودن باید ذهن شما درگیر واژه ها باشد و به نوعی واژه ها دم دست شما باشد
فراموشی در کنسرت
شعر زیاد یادم می رود؛ اما به صورت بداهه کلمات را جفت و جور می کنم و کنار هم می گذارم. حتی شده به جای شعر یک سری آوا خوانده ام
جوایز
محمد معتمدی در سال ۲۰۱۳ میلادی از سوی رادیو دولتی فرانسه به عنوان موزیسین برگزیده سال انتخاب شده و جایزه فرانس موزیک ۲۰۱۳ را دریافت نموده است
شاگردی استاد لطفی
لطفی هوش تیزی در لحن داشت و همیشه در انتخاب لحن آواز خوانی به من کمک میکرد و من خیلی چیزها به خصوص در آنالیز آواز از او آموختم و هیچ وقت دِینی که لطفی به گردنم دارد را فراموش نمیکنم
لاله اسکندری متولد ۱۳۵۴ در تربت حیدریه و خواهر ستاره اسکندری بازیگر سینما و تلویزیون میباشد.
او دو خواهر هنرمند به نامهای ستاره اسکندری (بازیگر) و سارا اسکندری (چهره پرداز) و یک برادر هنرمند به نام سیامک اسکندری (عکاس) دارد. لاله همچنین برادرزاده عبدالحسین اسکندری گوینده و مجری رادیو و تلویزیون است.
لاله اسکندری دانشآموخته رشته طراحی گرافیک از دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز است. آغاز کار وی در سینما با بازی در فیلم«متولد ماه مهر» به کارگردانی احمدرضا درویش در سال ۱۳۷۸ بود.
اشتغال اسکندری به حرفه بازیگری در سینما و تلویزیون، مانع از ادامه فعالیتهای وی در دیگر عرصههای هنری چون نقاشی، موزائیک و عکاسی نشدهاست. در حوزه عکاسی، او تاکنون دو نمایشگاه انفرادی عکس در ایران و سوئد برگزار کرده و در دو نمایشگاه گروهی عکس در آمریکا نیز شرکت داشتهاست.
لاله اسکندری کتابخانه تقریبا بزرگی دارد که کتابهای داستانی و غیرداستانی فراوانی در آن وجود دارد. او در مورد مطالعه کتاب در اوقات فراغت میگوید: «من مطالعه رمان، داستانهای کوتاه و شعر آن هم از نوع شعر نو را خیلی دوست دارم. برای همین اخبار کتابهای روز را دنبال میکنم و نقد داستانها و کتابهای ادبی را در روزنامهها و مجلات تا آنجا که وقتم اجازه بدهد دنبال میکنم.»
او در مورد اولین کتاب داستانی که خوانده هم میگوید: « ماهی سیاه کوچولو اولین کتابی بود که مادرم برای من و ستاره گرفت. حدودا ۵ ساله بودم که مادرم آن کتابها را برای ما خواند. در همان دوران تصویر قشنگی از آن ماهی سیاه در ذهنم به وجود آمد.
لاله اسکندری در سال 1386 در یک نمایشگاه صنعت ساختمان در تبریز با همسرش ساسان فیروزی آشنا شد.
لاله اسکندری: من به خاطر کار و تجربه ای که دارم و رشته تحصیلی ام که گرافیک بوده است، علاقه زیادی به این رشته دارم و چون در دکوراسیون و کارهای پتینه و موزاییک و بحث چیدمان خانه و بخش زیبایی شناسی آن سال ها فعالیت می کنم، به دیدن آثار علاقمند هستم و به دیدن نمایشگاه رفتم تا ببینم می توانم در بخش خارج از تهران هم مشارکت داشته باشم. شرکت ساسان در همان نمایشگاه غرفه داشت و من برای دیدن غرفه و بازدید شرکت آنها رفتم. می خواستم با نوع این فعالیت نیز آشنا شوم و من در کارهای طراحی با شرکت ایشان مشغول کار شدم و یکسری کارهای تبلیغاتی با هم انجام دادیم و اینجا بود که آشنایی ما آغاز شد.
آغاز کار لاله اسکندری در سینما با بازی در فیلم متولد ماه مهر به کارگردانی احمدرضا درویش در سال ۱۳۷۸ بود.
او با بازی در مجموعه تلویزیونی خاک سرخ استعدادهایش را به معرض نمایش گذاشت و با بازی در نقش زنی که حرف نمی زند در فیلم این زن حرف نمی زند ، بازی قابل توجهی از خود ارائه داده است. این زن حرف نمیزند فیلمی ساخته احمد امینی در سال ۱۳۸۱ است. در این فیلم کتایون ریاحی ، لاله اسکندری ،شهاب حسینی ، حمیدرضا پگاه ، حامد بهداد ، محمد حاتمی و کوروش تهامی به ایفای نقش پرداختهاند.
دیپلم ادبی دارد و هنرجوی تئاتر تهران بوده و فارغ التحصیل دانشسرای عالی زبان و ادبیان انگلیسی می باشد او داماد مرحوم سیمین بهبهانی شاعر معاصر ایرانی است
اصالتا تورک هستم
من و پدرم هر دو زاد تهران هستیم ولی نژاد من به ترک ها باز می گردد گرچه زبان ترکی را خیلی بلد نیستم در محل بسیار فقیری در تهران با نام محله آب منگل در دوره پادشاهی رضاشاه به دنیا آمدم
شروع فعالیت
فعالیت خود را از تئاتر و از دبیرستان دارالفنون میدان توپخانه آغاز کرد بعد از گرفتن دیپلم ادبی در دهه 30 بصورت حرفه ای با منوچهر والی زاده چندین نمایش موفق را روی صحنه برند
ورود به دوبله
در همان سالهای بازی در تئاتر با دوست خود چنگیز جلیلوند آشنا شد و این دو بخاطر نوع خاص صدای خود به پیشنهاد یکی از بازیگران نامی آن زمان به استودیوی آژیر فیلم رفتند و با قرار داد ماهی 250 هزار تومان در سال 1337 اولین فعالیت خود با دوبله یک فیلم هندی آغاز کردند
مدیریت دوبلاژ
استعداد و علاقه زیادی داشتم شما اگر هر کاری را با عشق شروع کنید 100 درصد در آن کار به موفقیت های بزرگی می رسید و برای من هم همین اتفاق افتاد و خیلی زود مدیر دوبلاژ شدم
اولین فیلمی که مدیریت دوبلاژ را به عهده داشتم فیلمی به نام تپه عشق در سال 1338 از ساخته های ساموئل خاچیکیان بود
ازدواج
ابوالحسن تهامی نژاد با دکتر امید بهبهانی دختر سیمین بهبهانی ازدواج کرده است، همسرش خانوم دکتر بهبهانی زبانشناس و پژوهشگر پژوهشگاه علوم انسانی می باشد
دکتر امید بهبهانی دارای مدرک لیسانس علوم سیاسی از دانشگاه تهران؛ فوق لیسانس و دکترای رشته زبان ها و فرهنگ های باستانی از دانشگاه تهران می باشد
او فرزند سوم خانوم سیمین بهبهانی بوده و دوبرابدر بزرگتر بنام های علی و حسین دارد، او عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بعنوان استاد زبان و ادبیات فارسی و دارای کرسی تدریس در مجارستان می باشند
سینما داری
مدتی با دوست عزیزم ایرج گل افشان سینما چرخ فلک را به صورت شریکی خریدیم و یک مدتی هم کار سینما داری را دنبال کردم و در کار واردات فیلم از کشورهای لبنان و ایتالیا و هنگ کنگ بودم
مهاجرت به استرالیا
در سال 1352 خانواده ام را به استرالیا، انتقال دادم تا علاوه بر زندگی در آنجا بچه هایم بتوانند در آنجا تحصیل کنند
در آن اوایل خودم در تهران ماندم و به کارم ادامه دادم و در طول سال 2 یا 3 بار برای خرید فیلم به بیروت و لبنان و هنگ کنگ یا هندوستان می رفتم و از آنجا نیز سفری به استرالیا می کردم
پس از انقلاب
بعداز انقلاب وضعیت خرید و فروش فیلم تغییر کرد و شرایط نمایش فیلم عوض شد و من دیگر نتوانستم فعالیتی در این زمینه داشته باشم
با شروع جنگ، سینماها از رونق افتادند و من کم کار شدم و به ناچار شدم به استرالیا بروم و پیش آنها بمانم
شغل ها در استرالیا
طی سال های اقامت در شهر ملبورن چندین شغل عوض کردم و کارهای سختی داشتم مثلا از ساعت 4 صبح تا 8 شب در کتابفروشی خودم کار می کردم
مدتی هم در اداره پست ملبورن مشغول خدمت شدم و به سرپرستی رسیدم اما بالاخره سال 1372 به ایران برگشتم
فرزندان
من دارای دو دختر و یک پسر هستم
سرم لیسانس الکترونیک گرفته و در رشته خود مشغول است دخترانم نیز در رشته ارتباطات و روزنامه نگاری تحصیل کرده اند ضمن اینکه دختر بزرگم مدیر یکی از بخش های رادیو استرالیاست و هفته ای یک ساعت نیز برنامه اجرا می کند
بیوگرافی ابوالحسن تهامی نژاد
بازیگری، ترجمه، روزنامه نگاری
ابوالحسن تهامی نژاد در چندین فیلم تجربه بازیگری را نیز دارد، او گوینده حرفه ای و شناخته شده آنونس می باشد که بارها صدای ناب وی را شنیده ایم
به همراه همسرش چندین کتاب را ترجمه کرده و نوشته است او روزنامه نگار و از اولین منتقدهای دوبله در مطبوعات ایران است
میلاد بابایی متولد 13 فروردین 1368 در تهران، خواننده است
با اینکه علاقه ای به درس ریاضی نداشته اما فارغ التحصیل لیسانس رشته مهندسی عمران می باشد، بجز خوانندگی اهنگساز شناخته شده ای است و شعر نیز می گوید
شروع فعالیت
بابایی از دوران نوجوانی در سن ۱۲سالگی گیتار می نواخت و در دبیرستان با محمدرضا رشیدیان گروه md2band را تشکیل داد که کارهای منتشر شده از آن مورد توجه عموم قرار گرفت
بعد از چند سال این دو دوست از هم جدا شده و میلاد بابایی به تنهایی کار خود را در دنیای موسیقی ادامه می دهد
علاقه و فعالیت
او می گوید که تمام عشق اش موسیقی است و بیشتر از آهنگ سازی به خوانندگی علاقه دارد علیرضا آذر از جمله شاعرانی است که میلاد بابایی با او کار مشترک زیادی دارد
از جمله خوانندگانی که میلاد بابایی برای آن ها آهنگ سازی کرده می توان به محمد اصفهانی، امیر تاجیک، رضا صادقی، فرزاد فرزین، بابک جهانبخش و … اشاره کرد
متنفر از ریاضی
میلاد می گوید که اصلا درس خوان نبوده و همیشه از درس ریاضی خاطره خوشی نداشته است اما در رشته مهندسی عمران که کلا محاسبه ریاضی دارد فارغ التحصیل شده است
تیتراژ های موفق خوانندگی
اولین تیتراژ موفق میلاد بابایی برای برنامه بعضی ها با اجرای علی ضیا از شبکه یک بنام یک نفر بود، او همچنین سومین تیتراژ برنامه ماه عسل 94 ویژه شب های قدر را خواند نام این اثر یادش بخیر نام داشت
میلاد بابایی با اجرای قطعه عاشقت میشم تیتراژ پایانی سریال گسل را هم در رزومه خود دارد این مجموعه تلویزیونی از قسمت سیزدهم با صدای این خوانند جوان روی آنتن رفت
قطعه های زیادی نیز با تنظیم و آهنگسازی او با صدای خوانندگان دیگر نیر در خیلی از برنامه ها پخش شده و خیلی موفق نیز بوده است
خداحافظی از آهنگسازی
او در سال 96 اعلام کرد دیگر کار آهنگساری نخواهد کرد و خود را بیشتر خواننده می داند تا آهنگساز برای دیگران، او خستگی و مشکلاتی که در این راه هست را از دیگر عوامل خداحافظی از آهنگسازی را اعلام می کند
بیوگرافی میلاد بابایی
آلبوم
میلاد بابایی با انتشار یک آلبوم رسمی به نام مستند و بیش از ۴۰ تک آهنگ به فعالیت خود در زمینه ی موسیقی ادامه می دهد
نهال دشتی بازیگر ایرانی است که در تاریخ 12 شهریور 1371 در شهر تهران متولد شد. وی از سال ۱۳۸۹ فعالیت خود را در تئاتر شروع کرد. وی دارای مدرک سینما از دانشگاه سوره است.
نهال دشتی دوره دیده در ورکشاپهای متعدد بازیگری هست و شروع کار تئاتر را از سال ٨٩ با نمایش هملت اتومبیل سپس علایم حیاتی-پرستار زمان و.. شروع کرد. تولید ٣ فیلم کوتاه ، ٢ انیمیشن کوتاه و بازی در ۵ فیلم کوتاه «تعطیلات، چشم انداز یک رویا، سرانجام میگذارم بروی و…»، تله فیلم “پرواز یک رویا” به کارگردانی فرهاد اهی و سریال تلویزیونی “جاده چالوس” احمد معظمی را در کارنامه هنری خود دارد.
نهال دشتی در سریال شهرزاد ساخته حسن فتحی اولین سریال خود را تجربه کرد. این سریال در ۲۲ مهر ۱۳۹۴ به شبکه نمایش خانگی آمد وی در این سریال نقش میترا دماوندی را ایفا میکند. وی در هر دو فصل سریال شهرزاد حضور داشته است.
پژمان بازغی، متولد 19/5/1353 در یک خانواده 5 نفره در تهران به دنیا آمده است. اصل و ریشه خانوادگی اش به شمال ایران و به شهر لاهیجان بر می گردد. در دوران کودکی به واسطه شغل پدرش در شهرهای مختلف زندگی کرده و تجربیات زیادی را بدست آورده است.
پژمان بازغی پس از تولد 4 سال در تهران و در منازل سازمانی نیروی دریایی جمهوری اسلامی ایران زندگی کرده و همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی ایران به شهر رشت می رود. با شروع جنگ و اعزام پدرش برای محافظت مرزهای آب ایران و خلیج همیشگی فارس به بوشهر رفته. با پایان جنگ به تهران باز می گردد.
برادران پژمان بازغی:
ما سه برادریم، من پسر دوم خانواده هستم، پیام برادر بزرگتر و پرهام برادر کوچکتر؛ جالب اینکه هر سه ما در دانشگاه امیرکبیر درس خواندیم. پیام در رشته مهندسی شیمی، صنایع غذایی خواند و پرهام در دانشگاه امیرکبیر، مهندسی صنایع خوانده است.
ورزش مورد علاقه پژمان بازغی:
پژمان بازغی یک ورزشکار همه فن حریف است، خیلی کم بسکتبال بازی کرده، فوتبال و والیبال را به صورت حرفهای ادامه داد و مدتی هم اتومبیلرانی… «ورزش جایگاه مهمی در زندگی افراد دارد، عشق من به ورزش، بیشتر بر میگردد به تماشای مسابقه فوتبال، همان طور که میدانید عضو تیمهای والیبال و فوتبال هنرمندان هستم. معمولا برای دیدن بازیهای ملی به ورزشگاه آزادی میروم و این عشق تا آنجا بود که در کوران رقابتهای جامجهانی 2006 آلمان، همراه تیم ملی فوتبال دو هفته در فرانکفورت آلمان بودم. تیم ملی فوتبال ایران عشق منه! با فوتبالیستهای زیادی هم دوستم، مثل عابدزاده، دایی، جمشیدی، کریمی و… اگر به یاد داشته باشید برای افتتاح رستوران عابدزاده هم رفته بودم.» پژمان بازغی میگوید: «ای کاش مسئولین آموزش و پرورش به ورزش مدارس بیشتر رسیدگی کنند.» اما شروع ورزش: «در مدرسه با فوتبال و والیبال ورزش را آغاز کردم و البته کمی هم بسکتبال…»
تیم مورد علاقه پژمان بازغی
من و کامبیز دیرباز، از طرفداران پـرسپولیس هستیــم، داریوش مصطفوی مدیرعامل باشگاه هم لطف کرد و ما را جزو اعضای افتخاری باشگاه پرسپولیس کرده، پیراهن شماره 53 پرسپولیس را به من و شماره 54 را به کامبیز دیرباز اهدا کرد.
همسرم «مستانه مهاجر» از تدوینگرهای سینمای ایران است که اصولا تدوینگر فیلمهای مستند است اما در عرصه سینما، فیلمهای بمانی داریوش مهرجویی، سفر قندهار، آتشبس تهمینه میلانی، زنها فرشتهاند، کلاغ پر، کنعان، خواستگار محترم و مهمان،وصل مستان و چند فیلم دیگر را که حضور ذهن ندارم، تدوینگری کرده اما میدانم پرونده کاریاش از من شلوغتر است. پژمان بازغی و مستانه مهاجر سال ١٣٨۶ در یک فضای سینمایی با یکدیگر آشنا شدند و این آشنایی منجر به ازدواج شد. حاصل این ازدواج هم یک دختر کوچک به نام «نفس» است.
پژمان بازغی در مورد ازدواجش میگوید: ازدواج من هم منطقی بود و هم عاشقانه، زیرا هر کسی که بخواهد با یک بازیگر ازدواج کند باید از تمامی مشکلات این کار مطلع باشد و از آن جایی که مستانه مهاجر، همسرم نیز در این عرصه فعالیت میکند و از نزدیک دشواریهای کار ما را میداند، ازدواجمان منطقیتر بود.
دختر پژمان بازغی:
دختر پژمان بازغی نفس در سال ١٣٨٧ متولد شد. دخترم آزاد است هر رشتهای را که دوست دارد انتخاب کند، منتهی در کمال دانش و آگاهی، دلم میخواهد دخترم دنیا دیده شود و با کشورهای مختلف جهان آشنا شود، اگر دوست داشت در سینما باشد، من مخالفت نمیکنم.
پژمان بازغی پس از قبولی در دانشگاه آزاد در لاهیجان برای تحصیل رشته مهندسی معدن به آنجا بر می گردد و از همانجا با سینما آشنا می شود. در سال 1373 با ورود به سینمای جوانان مرکز گیلان در اولین فیلمش با نام اعتراف ساخته مجید زیم خواه باز می کند.
پس از آن پژمان بازغی به استخدام آژانس دوستی در می آید و به مدت 2 سال همراه بازیگران خوب این مجموعه علی تاخصوص مرحوم حسین پناهی به ایفای نقش می پردازد. بعد از آژانس به سراغ جوانی مجید قاریزاده می رود و با مسعود جعفر جوزانی به بلوغ می رسد پس از آن به گروه ویژه مهرداد خوشبخت می پیوندد و گمگشته اش را با رامبد جوان پیدا می کند.
پژمان بازغی همراه سیروس مقدم با دریایی ها سفر می کند و در سال 80 برای نجات دختری در قفس با قدرت الله صلح میرزایی همراه می شود پس از آن به دوئل با استاد بزرگوارش احمدرضا درویش می پردازد و با تارا و تب توت فرنگی سعید سهیلی و سربازهای جمعه کیمیایی کارش را به پایان می رساند. پس از سایه آفتاب ، نفس تازه می کند و در حال حاضر نیز با سامان مقدم برای سال آینده نفستو حبس کن را آماده می کند. برادر کوچکترش هم علاقه زیادی به این پرده نقره ای دارد و در 2 فیلم پسران مهتاب و شب برهنه سعید سهیلی بازی کرده است.
تهرون (نادر تکمیل همایون، ۱۳۸۸)
ندارها (محمدرضا عرب ۱۳۸۹)
مرگ کسب و کار من است (امیر ثقفی، ۱۳۸۹)
اینجا شهر دیگری است (احمدرضا گرشاسبی، ۱۳۹۰)
ساعت شلوغی (آرش معیریان، ۱۳۹۰)
نازنین (مهدی گلستانه، ۱۳۹۲)
دو ساعت بعد مهرآباد (علیرضا فرید، ۱۳۹۲)
انارهای نارس (مجیدرضا مصطفوی، ۱۳۹۲)
خندههای آتوسا (علیرضا فرید، ۱۳۹۳)
این سیب هم برای تو (سیروس الوند، ۱۳۹۳)
ناهید (آیدا پناهنده، ۱۳۹۳)
من و شارمین (بیژن شیرمرز، ۱۳۹۴)
بارکد (مصطفی کیایی، ۱۳۹۴)
هلن(علی اکبر ثقفی، ۱۳۹۴)
زار (نیما فراهی ۱۳۹۵)
اسرافیل (ایدا پناهنده ۱۳۹۵)
تلویزیون
آژانس دوستی (علیرضا ایزدی)
این یک دادگاه نیست (مجید کاشی فروشان)
گروه ویژه (مهرداد خوشبخت)
زیر آسمان شهر (مهران غفوریان)
گمگشته (رامبد جوان، ۱۳۸۰)
دریاییها (سیروس مقدم)
گذر عاشقی (محمدرضا آهنج)
مرد هزار چهره (مهران مدیری، ۱۳۸۶)
مرد دو هزار چهره (مهران مدیری، ۱۳۸۷)
تاوان (شهرام شاه حسینی، ۱۳۸۹)
همچون سرو (بیژن بیرنگ ، ۱۳۸۹)
مادر (بیژن بیرنگ ، ۱۳۸۹)
دولت مخفی (عبدالحسن برزیده ۱۳۹۱)
فرشته ها بر فراز اسمان (محمدرضا آهنج، ۱۳۹۲)
گذر از رنجها (فریدون حسن پور ، ۱۳۹۳)
مسابقه ستاره بیست (داور، ۱۳۹۳)
خندوانه (شرکت کننده در مسابقه لباهنگ،۱۳۹۵)
شبکه خانگی
خیابان یک طرفه (اسماعیل فلاح پور، ۱۳۹۰)
قلب یخی(فصل سوم) (سامان مقدم، ۱۳۹۱)
مستانه مهاجرزاده ۱۵ اردیبهشت ۱۳۵۳ در تهران تدوینگر اهل ایران و همسر پژمان بازغی است. وی فارغالتحصیل رشته تدوین از دانشگاه سوره است.
«مستانه مهاجر» از تدوینگرهای سینمای ایران است که اصولا تدوینگر فیلمهای مستند است اما در عرصه سینما، فیلمهای بمانی داریوش مهرجویی، سفر قندهار، آتشبس تهمینه میلانی، زنها فرشتهاند، کلاغ پر، کنعان که الان در حال اکران است، خواستگار محترم و مهمان و چند فیلم دیگر را تدوینگری کرده است. آخرین کار او هم «وصل مستان» است.
گفتگو با مستانه مهاجر در پنجمین دوره جشنواره ملی حسنات:
مستانه مهاجر در گفت و گو با خبرنگار ستاد خبری پنجمین دوره جشنواره ملی حسنات در اصفهان اظهار کرد: تشکر می کنم از دست اندرکاران برگزاری جشنواره که برنامه ریزی منظم و دقیق داشته اند. تمرکز این جشنواره بر روی نیکوکاری، احسان و کارهای خیر است و وجود دیدگاه ها و نظرات متفاوت درون آثار جشنواره پیرامون موضوع احسان و نیکوکاری برای من جذاب بود.
وی با بیان اینکه احسان و نیکوکاری تنها بخشیدن مال و کمک مالی به دیگری نیست، افزود: فیلم ها با نگاه های مختلف خود حول و حوش موضوع نیکوکاری جذابیت ویژه ای را به جشنواره حسنات عطا کردند. تعداد زیادی فیلم درون این جشنواره وجود داشت و به تعداد همین آثار رسیده، فکر در مورد احسان و نیکوکاری به وجود آمده بود.
این تدوین گر سینما تعداد فیلم های این دوره از جشنواره در بخش داوری، زیاد بود و به همین دلیل کار برای داوری آثار بسیار سخت شده بود. داوران بایستی از میان بسیاری از کارها، بهترین آثار را انتخاب می کردند و انرژی زیادی از آنها گرفت.
مهاجر اضافه کرد: یک فیلم خوب باید بتواند احساسات درست خود را به طور مشخص و مناسب ارائه کند. یک فیلم خوب شامل المان های متعددی از جمله فیلمنامه، کارگردانی، تصویربرداری، تدوین، صداگذاری و بازیگری است.
وی، وجود جشنواره هایی مانند حسنات را در ترویج فرهنگ احسان و نیکوکاری در جامعه بسیار موثر دانست و گفت: جشنواره ملی فیلم کوتاه حسنات در اصفهان قابلیت بین المللی شدن را دارد.
بیوگرافی مستانه مهاجر
تدوین
زندگی خصوصی (۱۳۹۰)
دختر شاه پریون (۱۳۸۹)
دردسر بزرگ (۱۳۸۹)
شیش و بش (۱۳۸۹)
مرگ کسب و کار من است (۱۳۸۹)
دختر شاه پریون (۱۳۸۹)
سوت پایان (۱۳۸۹)
سلام بر عشق (۱۳۸۸)
آقای هفت رنگ (فیلم ۱۳۸۷) (آقای دزد) (۱۳۸۷)
دل خون (۱۳۸۷)
سوپر استار (۱۳۸۷)
تسویهحساب (۱۳۸۶)
کلاغ پر (۱۳۸۶)
کنعان (۱۳۸۶)
زنها فرشتهاند (۱۳۸۶)
روایتهای ناتمام (۱۳۸۵)
آتشبس (۱۳۸۴)
کارگران مشغول کارند (۱۳۸۴)
پل سیزدهم (۱۳۸۳)
یک شب (۱۳۸۳)
آبادان (۱۳۸۱)
دستیار تدوین
پنج عصر (۱۳۸۲)
سفر قندهار (۱۳۷۹)
میکس
چریکه هورام (۱۳۷۸)
امور فنی صدا
روزی که زن شدم (۱۳۷۹)
بانوی اردیبهشت (۱۳۷۶)
سینک صدا