رز سانگ

شعر در مدح امام حسن مجتبی ع | رز سانگ

رز سانگ | دانلود آهنگ جدید در ستاد ساماندهی ثبت شده و تمامی فعالیت ها مطابق با قوانین جمهوری اسلامی است.
جمعه 10 فروردین 1403
دانلود آهنگ چارتار به نام در حسرت ماه
دانلود آهنگ چارتار به نام در حسرت ماه
دانلود آهنگ چارتار به نام دریا کجاست
دانلود آهنگ چارتار به نام دریا کجاست
دانلود آهنگ جواد سنگونی به نام امام
دانلود آهنگ جواد سنگونی به نام امام
دانلود ورژن پیانو آهنگ یوسف زمانی به نام پریزاد
دانلود ورژن پیانو آهنگ یوسف زمانی به نام پریزاد
دانلود آلبوم جدید سیروان خسروی بنام مونولوگ
سیروان خسروی - مونولوگ

شعر در مدح امام حسن مجتبی ع

دسته بندی : موزیک های مختلف تاریخ : یکشنبه 29 آوریل 2018

شعر در مورد امام حسن مجتبی علیه السلام

شعر در مدح امام حسن مجتبی ع

یا امام حسن مجتبی (ع)

ندیده اند افاضات آفتابت را

نخوانده است کسی سطری از کتابت را

به دستهای گدایان فقط دعا دادند

به چشم های تو دادند استجابت را

چرا غلام نداری ؟ مگر که ما مردیم

نشسته ایم ببینیم انتخابت را

تو تکسواری حتی کسی شبیه حسین

عجیب نیست بگیرد اگر رکابت را

نه که نظر نخوری- نه – مدینه میمیرد

اگر که دست علی وا کند نقابت را

نقاب خویش بیفکن مرا دچار کنی

نقاب خویش بیفکن که تار و مار کنی

نشسته ام بنویسم گدا گدا آقا

چقدر محترم است این گدای با آقا

نشسته ام بنویسم حسن ، کریم ، کرم

مدینه ، سفره ی آقا ، برو بیا ، آقا

نشسته ام بنویسم به جای العفوم

الهی یا حسن یا کریم یا آقا

تو مهربانی ات از دستگیری ات پیداست

بگیر دست مرا هم تو را خدا آقا

دخیل های نبسته شده زیاد شدند

چرا ضریح نداری ؟ چرا ؟ چرا ؟ آقا

تویی کریم کرم زاده من گدا زاده

مرا خدا به تو داده تو را به من داده

همه فقیر تو هستند ما گدا ها هم

گدای لطف تو هستند خضر و موسی هم

سه بار زندگی ات را به این و آن دادی

هر آنچه داشته بودی و گیوه ات را هم

قسم به ایل و تبارت – قسم به طایفه ات

غلام قاسم و عبدالله توآم با هم

عجیب نیست بگردد فرشته دور سرت

عجیب نیست بگردد علی و زهرا هم

من از بهشت به سمت شما سفر کردم

که من بهشت بدون تو را نمی خواهم

بدون عشق مسلمان شدن نمی ارزد

بدون مهر تو انسان شدن نمی ارزد

ندیده اند افاضات آفتابت را

نخوانده است کسی سطری از کتابت را

به دستهای گدایان فقط دعا دادند

به چشم های تو دادند استجابت را

چرا غلام نداری ؟ مگر که ما مردیم

نشسته ایم ببینیم انتخابت را

تو تکسواری حتی کسی شبیه حسین

عجیب نیست بگیرد اگر رکابت را

نه که نظر نخوری- نه – مدینه میمیرد

اگر که دست علی وا کند نقابت را

نقاب خویش بیفکن مرا دچار کنی

نقاب خویش بیفکن که تار و مار کنی

نشسته ام بنویسم که قامتت طوباست

نگات مثل علی و صدات مثل خداست

نشسته ام بنویسم علی است بابایت

نشسته ام بنویسم که مادرت زهراست

نشسته ام بنویسم هزار ای والله

هنوز هم که هنوز است پرچمت بالاست

سکوت کردی اما حسین شهر شدی

سکوت کردن تو کربلاست – عاشوراست

اگر که جلوه نکردی همه کم آوردند

نبود دست تو آری خدا چنین میخواست

قرار بود که در صلح – کربلا بشوی

سکوت پیش بگیری و لافتی بشوی

نشسته ام بنویسم که سفره داری تو

همیشه بیشتر از حد انتظاری تو

به دست با کرمت می دهی کریمانه

به سائلان حسینت هر آنچه داری تو

تو نیمه ی رمضانی ولی شب قدری

مرا به دست خداوند می سپاری تو

اگر بناست بسوزم به هیزم فردا

قسم به چادر زهرا نمی گذاری تو

نخواستم بنویسم ولی نفهمیدم

چطور شد که نوشتم حرم نداری تو

نوشتم از سر این کوچه رد مشو اما

نگاه کردم و دیدم چگونه داری تو …..

…. تلاش میکنی از مادرت جدا نشوی

تلاش میکنی او را حرم بیاری تو

میان کوچه به دنبال توست مادر تو

میان کوچه به دنبال گوشواری تو

مگر چه دیده ای از زندگیت سیر شدی

چقدر زود شکسته شدی و پیر شدی
علی اکبر لطیفیان

شعر در مدح امام حسن مجتبی ع

منبع:شعر در مدح امام حسن مجتبی ع

شعر در مدح امام حسن مجتبی ع

چه امتیازی می دهید؟
5 / 0
[ 0 رای ]
589 بار مشاهده
دیدگاه کاربران انتشار یافته : ۰ - در انتظار بررسی : 3987
    • دیدگاه ارسال شده توسط شما ، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
    • دیدگاهی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با مطلب باشد منتشر نخواهد شد.